ازاوراق زر نگار کتابها

کارهای چپ وبلایه مکن که به دست چپت دهند کتاب

ازاوراق زر نگار کتابها

کارهای چپ وبلایه مکن که به دست چپت دهند کتاب

بهاران خجسته باد

بهاران خُجسته باد

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری

به شاخ شعله آن مرغی نشیند

که ازآتش شرر چون دانه چیند

این جشن بزرگ باستانی ومردمی رابه مردم صلح وشادی دوست وطنم

 تبریگ

 میگویم  

htpp://kheyzaran.blogsky.com

زردی من ازتوسرخی توازمن

دیوان مرحوم سیدجعفرخاکشیر

دیوان مرحوم سیدجعفرخاکشیر

به بهانه‌ی طرح ادبیات اروتیک

به هرحال کارادبیات پرداختن به انسان وجهان است اگربخش عظیمی ازادبیات به اخلاق وتعالی روح میپردازدبخشی ازآن نیزحق داردبه جسم بپردازدحتی اگراین پرداختن برای گرفتن تیزی محتوابه زبان طنزدرآمده باشد.به هرروی آقای خاکشیراصفهانی بوده ومقارن سال هزاروسیصدوپنجاه وهفت خرقه تهی میکندوازو دیوان شعری باقیست که بیشترجهت سرگرمی برای بیشترازهیجده سالگان قابل استفاه است

***

درصف شاعران دلیرم من   ...*سپرکن که گرز....**من

*=نقطه اول(ک)نقطه دوم(و)ونقطه سوم(ن)

**=نقطه اول(ک)نقطه دوم(ی)نقطه سوم(ر)نقطه چهارم(م)

 ***

کس(کاف مضموم)گفت مرا...*فراوان هوس است

دریاب مرااگرتورادسترس است

...**م چوالف راست شدوباکس گفت

درخانه اگرکس است یک حرف بس است

*=بی تربیتی مرد

**=ایضاً

کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

امام محمدغزالی

به سبب آشنائی باخواجه نظام الملک به دربارملکشاه سلجوقی راه یافت وبه سبب کاردانی خویش به استادی مدرسه‌ی نظامیه‌ی بغدادرسیدولی آن چه رامیافت درعلم ظاهرنیافت.ازبغدادبه زادگاه خودطوس آمدمدرسه ای دایرکرد ودرگوشه نشینی جان داد.کیمیای سعادت ِوی ازمحتوای غنی حکمت ومعرفت گذشته نثرشیوائی دارد

"...روزی شیخ ابوسعیدابوالخیررحمه الله علیه میگذشت با صوفیان،فراجائی رسیدکه چاه طهارت جای پاک میکردندونجاست درراه بود.صوفیان همه بیک سوی گریختندوبینی بگرفتندوشیخ بایستادوگفت:"ای قوم،دانیدکه این نجاست فرامن چه میگوید؟"میگویدکه:"دی دربازاربودم،همه کیسها(کیسه ها)خویش برمن همی افشاندیدتامرابدست آوردید،یک شب باشماصحبت بیش نکردم،بدین صفت گشتم!مراازشمامیبایدگریخت یاشماراازمن؟"

صادق هدایت وترانه های خیام

صادق ِهدایت وترانه های خیام

به مناسبت صدوششمین سال تولد صادق هدایت

میگویند:"دردنیا،ایران رابه نام وبواسطه‌ی رباعیات خیام میشناسند"اگرچه این گزاره‌ قدیمی است وامروزه ایران رادرپیوندباچیزهای بدیع دیگری میشناسندکه نفت واحمدی نژادودیگرچیزهاازآن قماشندولی ازآنجاکه بسیاری ازشعرادرکاررباعی سرائی زورآزمائی کرده اند.بسیاری اززباعیات راخواسته یاناخواسته به خیام نسبت داده اند.واین مشکل معمائی به نام معمای رباعیات خیام بوجودآورده که سرانجام درآش درهم جوش ِاین همه رباعی با محتواومعانی متضادکدام رباعیات رامیتوان به درستی به خیام نسبت داد؟برای حل این معضل صادق هدایت درتحقیقی مدرن که درپژوهشهای ادبی بی نظیراست توانسته با دلایل نزدیک به یقین تعدادی رباعی رابه خیام نسبت بدهدوبه این وسیله رباعیات خیامی رااززباعیات غیرخیامی جداکند.

در ابتدای این کتاب کمیاب هدایت مینویسشد:

"...اگرهمه کتابهائی که راجع به خیام ورباعیاتش نوشته شده،جمع آوری شود،تشکیل کتابخانه بزرگی راخواهدداد.ولی کتاب رباعیاتی که به اسم خیام معروف است ودردسترس همه میباشدمجموعه ایست که عموما ازهشتادالی هزارودویست رباعی کم وبیش دربردارد،اما همه آنها تقریبا جنگ مغلوطی ازافکار مختلف راتشکیل میدهند.حالا اگریکی ازنسخه های رباعیات را ازروی تفریح ورق بزنیم وبخوانیم درآن به افکارمتضاد وبه مضمونهای گوناگون وبه موضوعهای قدیم وجدید برمیخوریم،بطوریکه اگریکنفرصدسال عمر کرده باشد وروزی دومرتبه کیش ومسلک وعقیده خودرا عوض کرده باشد قادربه گفتن چنین افکاری نخواهد بود..."

ضمن دعوت به خواندن این کتای ارزشمندیکی ازرباعیات ناب خیامی را به عنوان اولین رباعی خیامی موجوددرکتاب ترانه های خیام تالیف صادق هدایت به شما تقدیم میگردد.

هرچندکه رنگ وروی زیباست مرا

چون لاله رُخ وچوسروبالاست مرا

معلوم نشدکه درطربخانه خاک

نقاش ازل بهرچه آراست مرا؟