ارداویراف نامه(3 )
بند59_روان زنی رادیدم که میگریست وپوست وگوشت ازآن پستان خویش میکندومی خورد.پرسیدم که:"این تن چه گناه کرد که روان چنان گران پادافره برد؟"
سروش پزهیزگاروایزدآذرگویندکه:
"این روان آن رن دروند است کهکودک خویش را،به سبب نیازوگرسنگی،گریان رها کرد"