بیگانه (1) اثز:آلبرکامو برای شناخت کامو وافکاراوباید کتاب بیگانه را خواند. بیگانه سرگذشت مردجوانی است که مقیم شهری ازشهرهای الجزایراست.بظاهر نه خوشبخت است نه بدبخت.در حالی که ازمال دنیا چیزی ندارد ودرخانه ی حقیری زندگی میکند.ازهمه چیزراضی است درحقیقت نحوه ی فکراو طوریست که از چیزی شکایت ندارد وتفاوتی بین داشتن ونداشتن نمیگذارد.عمردرگذراست واو بی توجه به سیر عالم هستی صبحی را به شام وشامی را به صبح میگذراند... ادامه دارد |