تذکره الاولیای شیخ فریدالدین عطارنیشابوری

تذکره اولیا

شیخ فریدالدین عطارنیشابوری

ازکتب عمده ومهم وازمآخذبزرگ زبان فصیح دری است

مناظره‌ی آب وروغن

نقلست که دانشمندی درمجلس شیخ ابواسحاق کازرونی حاضربود.چون شیخ ازمجلس پرداخت دانشمندبیامد ودردست وپای شیخ افتاد.

گفت:"چه بودت؟"

گفت:"بوقتی که مجلس میگفتی،درخاطرم آمدکه علم من ازاوزیادتست ومن قوت به جهدمیابم وبه زحمت لقمه بدست می آورم واین شیخ بااینهمه جاه وقبول مال بسیاربردست اوگذرمی کند.آیادراین چه حکمت است؟"چون این درخاطرمن بگذشت درحال توچشم درقندیل افکندی وگفتی که آب وروغن دراین قندیل بایکدیگرمفاخره کردند.آب گفت:"من ازتو عزیزترم وفاضل تروحیات توهمه به من است چراتوبرسرمن نشینی؟"

روغن گفت:"برای اینکه من رنج هابسیاردیدم ازکِشتن ودرودن وکوفتن وفشردن که توندیده ای وبااینهمه ازنفس خودمیسوزم ومردمان راروشنائی میدهم وتوبرمرادخودروی واگرچیزی برتواندازند فریادوآشوب کنی.بدین سبب بالای تو ایستاده ام