کیمیای سعادت

کیمیای سعادت

امام محمدغزالی

به سبب آشنائی باخواجه نظام الملک به دربارملکشاه سلجوقی راه یافت وبه سبب کاردانی خویش به استادی مدرسه‌ی نظامیه‌ی بغدادرسیدولی آن چه رامیافت درعلم ظاهرنیافت.ازبغدادبه زادگاه خودطوس آمدمدرسه ای دایرکرد ودرگوشه نشینی جان داد.کیمیای سعادت ِوی ازمحتوای غنی حکمت ومعرفت گذشته نثرشیوائی دارد

"...روزی شیخ ابوسعیدابوالخیررحمه الله علیه میگذشت با صوفیان،فراجائی رسیدکه چاه طهارت جای پاک میکردندونجاست درراه بود.صوفیان همه بیک سوی گریختندوبینی بگرفتندوشیخ بایستادوگفت:"ای قوم،دانیدکه این نجاست فرامن چه میگوید؟"میگویدکه:"دی دربازاربودم،همه کیسها(کیسه ها)خویش برمن همی افشاندیدتامرابدست آوردید،یک شب باشماصحبت بیش نکردم،بدین صفت گشتم!مراازشمامیبایدگریخت یاشماراازمن؟"