پیشگفت

پیشگفت:

"ازاوراق ِزرنگارِکتابها"درپی آن است تابابه نمایش نهادن اوراق پراکنده ای از کتابهابویژه کتابهائی که یادردست نیست واگرهست ذوق همت وبضاعت علمی خوانش آنهانیست انظاری رابه خود جلب کندکه شیفته‌ی دانائی اندو ازآنجاکه به باورصاحب این قلم کتابهای ارزشمندبازتاباننده‌ی چگونگی زیست جماعات انسانی است میتواندمفیدفایده واقع شودبه عبارت دگراینجانب درخلال به نمایش نهادن این اوراق درپی آنم که نشان دهم که پدران ما چگونه زیسته اند.درآغاز برآن سربودم که آنچه هائی که به معرفی درمی آورم به تبعیت ازنظم ونظامی قراردهم ولی به دلایلی ازآن گذشتم ونقطه عزیمت رابرباوربه"هیچ آداب وترتیبی مجوی"قرارداده واز شیفتگی خودبه نظم پریشان مددگرفتم.ازآنجاکه اززبان بزرگان به انتخاب نقل سخن میکنم که به هرحال به شکلی به زندگی در گذشته وحال وآینده مربوط میشوند همگان را به این بیت ازخواجه شیرین سخن شیراز حوالت میدهم که:

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست

تو هم زروی کرامت چنان بخوان که تو دانی

به هرروی این کارناچیزراتقدیم میکنم به همه‌ی جانهای شیفته‌ ای که سخن از خورشید پرندگان توفان ابرهابلندی ها میهن دوستی عشق نفرت سرگشتگی تنهائی مخاطرات ترس تقدیرآمال اشتیاق نوزایش سرخوشی ناشناخته ها رنج درد وضوح نهفتگی دانائی جاودانگی خداگونگی وحتی مرگ وبقیه‌ی دغدغه ها ومضامین جاودان بشری درجانهای پاکشان اخگربرمی افروزد.درپایان دراین کارکوچک دست گرم هرفریادرسی راازپیش به گرمی می فشارم